پویانپویان، تا این لحظه: 13 سال و 2 ماه و 13 روز سن داره

ثمره عشق ما پویان

پویان برفی

١٨آبان پویان اولین برف بازیشو کرد. البته چون هوا سرد بود زیاد نتونستی بازی کنی.تمام مدتی که پایین بودیم اون خنده قشنگت از لبت نمی افتاد   اینم هنر عکاسی مامانی! کفشاشو قربون اون دستات برم که میترسیدی به برف بزنی. چقدر جای بابا حمید خالی بود بابا حمید جات خیلی خالیه زودتر بیا پیش من و مامان ...
19 آبان 1390

پویان و سام راد

١٧آبان رفتیم پیش دوستت سام راد. خیلی خوب بود دیگه پسرم آقا شده.یک زمان من و خاله سارا با هم بازی میکردیم حالا بچه های شیطونمون دارن همبازی میشن. خدایا شکرت پسرم تیپ زده تا بره پیش دوستش اینم سام راد خاله که روز به روز شیرین تر میشه چقدر دوست داشتم راه رفتنتو ببینم ...
19 آبان 1390

شیطون کوچولو

خیلی وقت به وبسایت پسرم سر نزدم.آخه پسرم خیلی شیطون شده تا ازش غافل میشم میخواد از در و دیوار بالا بره. الهی مامان قربونت بره که تو این یک ماه خیلی تغییر کردی و من دارم از این لحظات قشنگت لذت میبرم.میدونم این روزها داری شیرین ترین لحظات زندگیتو میگذرونی 12آبان وتو واسه اولین بار خودت دستتو گرفتی و بلند شدی.از پیاده روی با مامانی برگشته بودیم تو رو گذاشتم زمین تا برم لباسامو عوض کنم دیدم اون بالا وایسادی و داری ذوق میکنی. ولی دیگه خطرناک شدی میخوای همه جا رو کشف کنی ولی نمیتونی تعادلتو حفظ کنی جای بابا حمید خیلی خالیه تا این کارای قشنگتو ببینه 13آبانو رفتیم خونه دایی عباس شب که اومدیم خونه ما م...
19 آبان 1390

پسر متعجب من

١٠ آبان ساعت 11:15 پرواز داشتیم واسه تهران.باباحمید باهامون نیومد.جاش خیلی خالیه.تو هواپیما خیلی پسر خوبی بودی. واسه خودت صندلی داشتی و حسابی خوشحال بودی.خیلی قشنگ بود که مرد کوچولوم به جای باباش کنارم نشسته بود!  امروز مامانی بهت گیره های رنگی داد تا بازی کنی ولی تو همچنان متعجبی به خاطر محیط اطرافت. همه جا واست عجیب و جدید عاشقتممممم پسر متعجب من   ...
11 آبان 1390

پویان کوچولوم

  اینجا 7آبان و دوستت علیرضا با خاله مریم اومده بودن پیشت. ازاینکه مهمون داشتیم خیلی خوشحال بودی.قربون پسر مهمون نوازم برم.خدارو شکر سرماخوردگیتم بهتر شده. مهمونامون رفتن و تو خودتو با پاره کردن مجله مامان و بازی کردن با چرخ رورئکت گذروندی تا عشقت ( بابا حمید ) اومد خونه الهی قربون پسرم برم که دیگه میتونه رو زانوهاش بلند بشه. چقدر خوشحالم از اینکه پسرم داره بزرگ میشه.خدایا شکرت از این لحظات قشنگی که به من دادی اینم عاقبت فضولی مامان!!                    ...
11 آبان 1390

بیدار شدن من

مامان قربونت بره که دیگه خطرناک شدی.بابا باید تختتو بیاره پایین.نصف شبا من با صدای بالا پایین پریدن تو بیدار میشم.از تهران که اومدیم حتما تختتو درست میکنم.        آخه میشه عاشقش نبود!!!                                                                                                                     &n...
8 آبان 1390

4آبان

پسرم امروز یه خورده ناآروم بود. بمیرم الهی آخه بینیش کیپ کیپ. خیلی سخت نفس میکشه. نمیدونم چه جوری سرما خورده. آخه بیرون که میریم خیلی میپوشونمش شاید پسرم عادت نداره. عصرا با هم میرفتیم پیاده روی بعدش بابا حمید میومد دنبالمون.ولی حالا که سرما خوردی میترسم بریم بیرون تو هم حوصلت سر میره همش غر میزنی.مامان یه خورده خسته شده فکر کنم وقتشه یه سر  بریم پیش مامانی و بابایی                    پسرم دیگه کم کم دستشو میگیره و خودشو میکشه بالا. 3آبان هم واسه اولین بار یه خورده چهار دست و پا رفت. چه لذتی داره که پاره تنم داره مراحل زیبای رشدشو طی میکنه. پسر...
8 آبان 1390

شیطونی امروز پویان

امروز پسرم زیر میز ناهارخوری پیدا کردم! چه قدر ذوق داره دیدن این لحظات. داری کم کم جاهای خونمون رو پیدا میکنی. الانم که دارم اینو مینویسم واست آهنگ ملودی رو گذاشتم تا بزاری مامان کارشو بکنه. نمیدونی چه جوری داری گوش میکنی همشم نگات به تلوزیون ولی چیزی نمیبینی.عاشقتم عاشق لحظه ایم که خنده قشنگت تو خونه میپیچه وقتی بهم میخندی و با ذوق میای تو بغلم انگار همه دنیا مال من.   دوست دارم پسرم                                                                 ...
2 آبان 1390

پرنس پویان

23 مهر و پویان قشنگم واسه اولین بار نشست.روزهای قشنگ با پویان بودن داره میگذره   این هم پسرک شیطون ما   پویان رو گذاشته بودم رو تختش تا کارامو کنم با هم بریم پیاده روی.نمی دونم چه جوری مانتوی من دستشه؟!!!   عمرا دیگه توی تشک بازیت بمونی!!! عاشق موهاتم عروسکم 23مهرومامان کار داره. واسه اینکه تو سرگرم باشی اینارو بهت داد تا بازی کنی یه عالمه باهاشون سرگرم بودی خدایا دستاشو پسرم فعلا نمیتونه پرتغال بخوره پوستشو بهش دادیم! 29مهروداریم میریم مهمونی.بمیرم پسرم سرما خورده   ...
1 آبان 1390

پویان و ملودی

هر وقت آهنگ ملودی آرش میذاره تو میخکوب میشی. خیلی دوست داشتم میفهمیدم تو چرا به این آهنگ و آهنگ شادمهر علاقه نشون میدی. ...
1 آبان 1390
1